متن آهنگ خمار مستی ساعد
Lyrics Music Saed Khomare Masti
ترانه و شعر آهنگ خمار مستی ساعد
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثله آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
تکست آهنگ خمار مستی ساعد
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
**
نظر خود را بنویسید