متن آهنگ ای آشنای من پدرام پالیز
Lyrics Music Pedram Paliz Ey Ashenaye Man
ترانه و شعر آهنگ ای آشنای من پدرام پالیز
هر بار خواستم باهات حرف بزنم
هیچ وقت حرف منو نفهمیدی
همیشه دعوا
چشماتو باز نکردی ببینی چی میگم
درد دلمو بفهمی
هیچ وقت نفهمیدی منو
هیچ وقت نفهمیدی منو
در این خیالم که هر چه دارم
آتش کشیدی و رفتی
بی تو دو چشمم خیره به عکست
من را ندیدی و رفتی
هر چه باشم بی تو رویایی ندارم
بی تو هیچم بی تو دنیایی ندارم
ای آشنای من ای تو دوای من
با رفتنت من را به زندان کشاندی
باور نمیکردم دوباره برگردم
به آن شبی که رفتی و با من نماندی
ای آشنای من ای تو دوای من
با رفتنت من را به زندان کشاندی
باور نمیکردم دوباره برگردم
به آن شبی که رفتی و با من نماندی
تکست آهنگ ای آشنای من پدرام پالیز
تنها جا ماندم از چشمان تو از دنیا بیزارم
ای رویای من هر شب با یادت چشم بسته بیدارم
یک نگاهت بس است تا که آرام شوم
لحظه ای دل خوش به عکست بمانم
ای وای از این هوا چرا رفتی چرا
وای از آن چشمت که آتش زد به جانم
ای آشنای من ای تو دوای من
با رفتنت من را به زندان کشاندی
باور نمیکردم دوباره برگردم
به آن شبی که رفتی و با من نماندی
ای آشنای من ای تو دوای من
با رفتنت من را به زندان کشاندی
باور نمیکردم دوباره برگردم
به آن شبی که رفتی و با من نماندی
**
نظر خود را بنویسید